پرخاشگری نوعی رفتار نشات گرفته از خشم و عصبانیت است. این نوع رفتار بر دو نوع خصمانه و وسیلهای طبقهبندی میشود. در واقع هدف این کنش صدمه زدن به خود و یا دیگران از روی قصد و نیت است.
پرخاشگری نوعی رفتار از روی عصبانیت و خشم است. به گونهای که هدف این نوع رفتار صدمه زدن به خود یا دیگران از روی قصد و نیت است. قصد و نیت گفته شده در اینجا مشخص کننده رفتار پرخاشگرانهای است که شخص از خود بروز میدهد. خشم و پرخاشگری ممکن است آسیب بدنی، لفظی و یا تجاوز به حقوق دیگران را به دنبال داشته باشد. در واقع این رفتار به رفتاری عینی و قابل مشاهده اطلاق میشود. این در حالیست که بسیاری از رفتارهای عینی ممکن است پرخاشگری تلقی نشود.
تفاوت رفتار پرخاشگری با جرأتورزی
پرخاشگری را نباید با رفتار جراتمندانه اشتباه گرفت. شخصی که از حقوق و متعلقات خود دفاع میکند یا جرات گفتن امیال و آرزوهای خود را دارد، با جرات است نه پرخاشگر. معمولا مردم شخص با جرات را پرخاشگر میدانند.
مدت زمان ثبات پرخاشگری در ردههای سنی مختلف
سطح پرخاشگری از موقعیتی به موقعیت دیگر متفاوت است. کودکان نیز از لحاظ تدوام رفتار پرخاشگرانه در طول زمان باهم فرق دارند. کودکان پرخاشگر به احتمال زیاد در سنین بالاتر هم پرخاشگر خواهند بود اما این در کودکانی که این رفتار را ندارند بالعکس است. طی تحقیقات انجام شده ثبات این رفتار در دختر و پسر فرقی ندارد. کودکانی که در معرض موقعیتهای تنشزا قرار میگیرند بیشتر عصبی و پرخاشگر میشوند. در موارد حاد اگر این رفتار ادامه یابد، غالبا حاکی از تدوام داشتن این الگوی رفتاری است. پرخاشگری در صورتی که در حد معمول باشد کمتر جای نگرانی دارد. به ویژه اگر تا سن ۶ سالگی باشد صرفا به این دلیل خواهد بود که کودک در پی داشتن انواع مختلف کنشهای متقابل اجتماعی است.
پرخاشگری در دو گروه دستهبندی میشود:
پرخاشگری خصمانه
این نوع پرخاشگری رفتاری است که هدف از آن، صرفأ آزار رساندن به دیگران است. به عنوان مثال کودکی که دیگری را میزند و یا دانشآموزانی که در زنگ تفریح به کتککاری میپردازند.
پرخاشگری وسیلهای
این نوع نیز رفتاری است که شخص بدون در نظر داشتن زدن یا آزار دیگران خواستار بدست آوردن هدفی است. با این حال در این نوع رفتار نیز ممکن است شخصی آسیب ببیند. مانند فردی که میخواهد مورد تشویق و تایید همسالان خود قرار بگیرد و کیف خانمی را میرباید.
رفتار پرخاشگرانه ممکن است جنبه انتقامگیری نیز داشته باشد. این رفتار زمانی روی می دهد که کودک مورد آزار و اذیت بوده است و نتوانسته خشم خود را بروز دهد. در این حالت کودک با روی آوردن به پرخاشگری به عنوان وسیلهای جهت کاهش اضطراب خود میپردازد.
همچنین میتوان گفت این نوع رفتار ممکن است به دلیل متعلقات انجام شود. مثلا کودکانی که فقط به دلیل داشتن اسباب بازی، همدیگر را هل میدهند و یا وسیله بازی هم را میقاپند. اما به ندرت اتفاق میافتد که کودکان بخواهند از روی خشم و عصبانیت به همدیگر آسیب برسانند.
جهت پرخاشگری ممکن است به یکی از دو صورت درونی یا بیرونی باشد:
درونی
چناچه رفتار پرخاشگرانه به سمت درون باشد شخص خشم خود را میخورد. این نوع خشم نارضایتی از خود را به وجود میآورد. این افراد ممکن است به افسردگی نیز دچار شوند.
بیرونی
خشم بیرونی به گونهای است که کودک خشم خود را به صورت رفتارهایی از قبیل فریاد کشیدن، پا به زمین کوبیدن یا پرتاب کردن اشیا بروز میدهد.
درک کودکان از رفتار پرخاشگرانه دیگران چگونه است؟
کودکان پرخاشگر و غیر پرخاشگر در مورد خشم و عصبانیت و یا رفتار عمدی یا تصادفی دیگران قضاوتهای متفاوتی دارند. در تحقیقی از پسرهای پرخاشگر و غیر پرخاشگر نشان داده شد که پرخاشگران از مقاصد دیگران درکی متفاوت از غیرپرخاشگران دارند. در این تحقیق براساس درجه بندی معلمان و همسالان تعدادی از پسرهای پرخاشگر و غیر پرخاشگر از کلاسهای دوم، چهارم، ششم انتخاب شدند. به این تعداد گفته شد که برای جور کردن قطعات پازل جایزه دریافت خواهند کرد. قرار بر این شد که با کامل شدن قسمتی از پازل، پسر بچهای (همدست آزمایشگر) در سه حالت عمدی، تصادفی و مبهم پازل را به هم زند. واکنش کودکان مورد آزمایش در سه حالت به این صورت بود:
در حالت عمدی هر دو گروه پرخاشگر و غیر پرخاشگر تلافی کردند.
در حالت تصادفی، تلافی نکردند.
در حالت مبهم، کودکان پرخاشگر طوری تلافی کردند که انگار واکنش بچه عمدی بوده است. ولی غیر پرخاشگران گویی که عمل وی تصادفی بوده است تلافی نکردند.