شاید در یک فرهنگ موسیقی پاپ ایجاد آرامش کند و در فرهنگی دیگر موسیقی پاپ ایجاد اضطراب و افسردگی کند، مثلاً در فرهنگ ما ایرانی ها موسیقی اصیل عموماً باعث آرامش می شود.
البته علاوه بر فرهنگ، انتخاب موسیقی به تفاوت های فردی افراد نیز باز می گردد و نمی توان گفت موسیقی خاصی در همه افراد با یک فرهنگ آرامش و یا اضطراب تولید می کند، مثلاً در دوره نوجوانی و جوانی ممکن است افراد موسیقی پاپ را دوست داشته باشند زیرا نوجوانان در این سنین دنبال هیجان هستند.
نوع موسیقی در سنین بالا می تواند تأثیر فراوانی داشته باشد و لزوماً برای سنین جوانی مؤثر نیست. افراد در سن بالا برخی از موسیقی ها را دوست ندارند زیرا با آن دچار تشویش و اضطراب می شوند.
هنگام ساعات نزدیک به ظهر افراد چون در اوج کار و تلاش قرار دارند نیازمند تمرکز و آرامش و سکوت بیشتری هستند بنابراین آنان بیشتر در این ساعات یا ترجیح می دهند چیزی گوش ندهند یا آن که تمایل دارند آهنگ هایی آرام گوش بدهند.
هنگام عصر و فراغت از کار و تلاش نیز افراد دوست دارند موسیقی های با مضمون شاد و پیروزی بخش و یا موسیقی های اصیل گوش بدهند.
هنگام شب نیز آهنگ هایی آرام و آرامش بخش گوش طرفدار خواهد داشت. البته این روند در میان همه افراد یکسان نیست و بخشی از آن نیز سلیقه ای است.
● ورود موسیقی به زندگی کودک
تحقیقات نشان داده است کودک از ماه های نخست قرار گرفتن در رحم مادر قادر به شنیدن اصوات و صداهای مختلف است.
دکتر هامون اهرامی، روانپزشک در این مورد می گوید: «وقتی که مادر به صداها، نواها و یا موسیقی های مختلف گوش می دهد واکنش های نروشیمیایی مختلفی در بدنش صورت می گیرد.
وقتی که مادر صدای آهنگین شاد یا غمگین را می شنود باعث می شود که برخی کته کولامین ها از جمله نوراپی نفرین و سروتونین و … در مغز وی ترشح شده و به خون او برسد و از طریق خون به کودکش انتقال پیدا کند.
این ناقل های شیمیایی که اثر تحریک کنندگی یا بازدارندگی دارند باعث می شود که کودک نیز احساس شادی و یا غم کرده و با حرکت اضافه تر در رحم مادر یا خمودگی و بی حرکتی واکنش نشان دهد.»
بعد از به دنیا آمدن کودک، وی شاید هر روزه در معرض صداها یا آهنگ های مختلفی قرار گیرد اما یک نوا یا آهنگ که بیش از همه برای کودک دل انگیز است صدای لالایی خواندن های مادرش است.
دکتر مریم رامشت در این باره می گوید: «لالایی خواندن به دلیل پیوسته بودن تن های موسیقایی اش برای کودک مطلوب است. خصوصاً اگر توسط مادر خوانده شود.
شاید علت آن، این است که یک احساس هم حسی و تعلق بین مادر و فرزند وجود دارد و لذا لالایی مادر تأثیر بیشتری بر آرامش کودک می گذارد.
وی در ادامه می گوید: «می توان گفت لالایی خواندن مادر ابتدا تأثیری در کودک ندارد ولی ما و حتی نوزادان همواره به صوت و موسیقی های اطرافمان عادت می کنیم. ما حتی قادر هستیم به صوت های خشن محیط مان عادت کنیم.»
شبنم هادیان، استاد دانشگاه پیام نور همدان با نگاهی معنوی در این باره می گوید: «بنا به آزمایش های صورت گرفته، محققان به این نتیجه رسیده اند برای یک کودک تلاوت قرآن آرامش بخش ترین است و در دین مبین اسلام نیز به کرات توصیه شده است که مادران در دوران بارداری به فکر سلامت جسم و روان موجود زنده داخل رحم شان باشند.»
البته نباید این خلقت خوب انسان را فراموش کرد که انسان بیشتر با اصوات منظم و آهنگین به آرامش می رسد نه صداهای نامنظم و استرس زا، بنابراین لالایی مادر نیز یک تناژ منظم داشته و برای کودک آرامش بخش است.
مونا فتحعلی خانی، روانشناس درباره ورود موسیقی به زندگی کودک می گوید: «در ماه ها و سال های بعدی والدین با خواندن آواز یا آهنگ کودک را تشویق به انجام حرکات موزون می کنند و بعد با خرید اسباب بازی های صدادار و موسیقی دار، وی را با اصوات و تن های زیر و بم مختلفی آشنا می کنند، بنابراین علاوه بر این که کودک معنای موسیقی را می فهمد به نوعی فرهنگ موسیقایی محیط، جامعه و خانواده خویش را فراگرفته و به آن عادت می کند به گونه ای که در سال های بعدی بیشتر به سمت این گونه موسیقی ها گرایش دارد و با آن به آرامش می رسد و یا شاد می شود.»
● تأثیر موسیقی روی خلق و خو
رامشت، روانشناس که خود روی تأثیر دستگاه نوا و دستگاه های مختلف موسیقی اصیل ایرانی روی آرامش افراد تحقیق کرده است با بررسی روی ۱۰۰ نمونه در سنین مختلف دریافته، دستگاه نوا (موسیقی اصیل ایرانی) بیشترین آرامش را در افراد ایجاد می کند.
وی می گوید: «ما موقعی که احساس غم و تنهایی می کنیم تمایل داریم موسیقی آرام بشنویم و هنگامی که تشویش درونی در خود حس می کنیم دوست نداریم موسیقی های اضطراب آور گوش دهیم.
وی می افزاید: «البته نباید فراموش کرد موسیقی روی خلقیات و روحیات افراد تأثیری دوسویه دارد، فردی که امکان دارد کسالت داشته باشد و احساس غمگینی کند با شنیدن یک آهنگ مناسب ممکن است شرایطش تغییر کند و شادتر شود و یا کسی که شاد است با شنیدن آهنگی غمگین ممکن است، احساس غم و اندوه کند.
البته در میان تمامی این شیوه های روان درمانی، خصوصاً شیوه موسیقی درمانی نباید نقش اعتقادات و بویژه مذهب را نادیده گرفت، زیرا افراد بیشتر دوست دارند موسیقی هایی گوش بدهند که به نوعی با اعتقاداتشان هم ساز است.
شبنم هادیان در این باره می گوید: «مطلب مهمی که همواره وجود دارد این است که گفته می شود: «الا به ذکرالله تطمئن القلوب» نام و یاد خدا بهترین آرامش دهنده قلب هاست وقتی کلام وحی خوانده می شود در انسان اطمینان خاطری به وجود می آورد خصوصاً هنگامی که این کلام الهی با آهنگی قرآنی و روحانی خوانده شود.»
● تأثیر موسیقی درمانی بر بیماری های جسمی و روانی
دکتر اسکات، محقق دانشگاه کلمبیا موسیقی درمانی را نه تنها روش درمانی مطلوب برای بیماری های روحی و روانی می داند بلکه آن را روشی مناسب برای درمان برخی بیماری های جسمانی نیز برمی شمرد.
تیم تحقیقاتی وی پس از بررسی تأثیر موسیقی درمانی روی امواج مغز دریافتند انواع تن ها و موسیقی های مختلف می توانند اثرات متفاوتی روی امواج مغزی انسان داشته باشند، زیرا امواج موسیقایی می توانند نقش تحریک کننده یا بازدارنده امواج مغزی را داشته و باعث فعالیت زیاد بخش های مختلف مغز و یا فعالیت مختصر آن شود. حتی این اثرات تا مدتی بعد از پایان یافتن موسیقی ادامه دارد.
تیم تحقیقاتی دکتر اسکات با مشاهده این اثرات دریافتند تنظیم و تهییج امواج مغزی اثرات جسمانی متفاوتی دارد، زیرا سیستم عصبی خودکار که در مغز فعال است کنترل بخش هایی از عملکردهای جسمانی را برعهده دارد مثل تنفس و ضربان قلب، بنابر این با موسیقی مناسب می توان امواج مغزی را تنظیم کرد و سپس برخی مشکلات جسمانی و روانی را نیز کنترل و تعدیل کرد.وی همچنین همراه با تیم تحقیقاتی اش اثرات موسیقی درمانی را روی برخی بیماری ها بررسی کرده و نیز آن را روی مسائلی چون سرطان سینه، درمان دردهای مزمن، افسردگی، آرام کردن بیمار، پائین آوردن تنش ماهیچه، اثر روی سیستم عصبی خودکار، درمان فشار خون مزمن، مناسب برای اختلال بیش فعالی مؤثر دیده است.
● ویژگی موسیقی درمانی
درمان موسیقایی بسیار مهم است و تخصصی خاص می خواهد. این که یک درمانگر نوع بیماری فرد را تشخیص داده و آهنگ و موسیقی مناسبی را انتخاب کند از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. مریم رامشت در این باره می گوید: «هرکسی نمی تواند آن را انجام دهد، زیرا اگر نوع اختلال و بیماری فرد درست تشخیص داده نشود موسیقی اثر درمانی درستی برجای نمی گذارد. بنابر این، این طور نیست که هر فردی هنگام مواجهه با مشکلات در محل کار یا خانه خود درمان را آغاز کند.
البته نباید اثرات موسیقی را در زندگی نادیده گرفت. درست است که موسیقی درمانی تخصص خاصی را می طلبد، ولی گوش دادن مداوم به موسیقی در موقعیت های مختلف تأثیرگذار است. خصوصاً هنگام انجام کارهایی سخت و به منظور استراحت کردن می توان از آن استفاده کرد.
فتحعلی خانی می گوید: «موسیقی را در برخی موقعیت های ورزشی نیز استفاده می کنند مثل ورزش ایروبیک که بیشتر موسیقی شاد و تهییج کننده گوش می دهند و نیز ریلکسیشن و یوگا که انتخاب موسیقی مناسب شرط اصلی است.»
وی ادامه می دهد: «البته امروزه زندگی، خارج از موسیقی نیست، حتی اگر در موقعیتی باشیم که امکان گوش دادن به موسیقی برایمان مهیا نباشد بازهم با شنیدن صدای زنگ گوشی همراه فضای خسته کننده و یکنواخت کار، منزل و حتی جلسه را تغییر می دهد.»
در پایان مریم رامشت، روانشناس به همه افراد توصیه می کند: «افراد موسیقی با تن های بالا و صداهای بالا که تنش زیاد تولید می کند، گوش ندهند.
شاید این نوع موسیقی ها برای برخی سنین مناسب باشد ولی استفاده طولانی مدت از این نوع موسیقی ها آرامش روانی و تمرکز افراد را به هم می ریزد.»