از مسائل مهم تعلیم و تربیت و از مشکلات آن، مسأله دزدی کودکان است.این امر برای بسیاری از خانوادهها و مدرسهها مسألهساز و بحثانگیز است و توجه نهادهای تربیتی گوناگون و نیز دستگاه قضایی هر جامعهای را به خود جلب کرده است.
ما در مواردی کودکانی را میبینیم که خوردنیها یا اسباببازی و وسایل دیگری را که از آن خودشان نیست، به خانه میآورند و آن را در گوشهای مخفی میکنند. این امر در بین کودکان خردسال شایع است و درسنین تا 8 سالگی تقریبا به اوج خود میرسد. مسأله مهم در امر دزدی کودکان مسأله ناراحتی والدین در دزدی فرزندان آنها است.
آنها از اینکه میبینند با همه صداقت و درستی صاحب فرزندی شدهاند که از دوران خرسالی دزد درآمده، بسیار نگرانند و نزد این و آن احساس شرمندگی میکنند. در اینجا باید به والدین محترم تذکر دهیم که اگر فرزندشان در سن تمییز نباشد و دزدی کند مسأله چندان مهمی نیست. با مراقبتها و هشدارهایی که خواهید داد و با به کار بردن ضوابط و فنونی بسادگی میتوانید آنها را اصلاح کنید. نگرانی به هنگامی است که فرزند شما به سن تمیز رسیده و زشتی و قبح عمل را میشناسد، ولی متأسفانه به علت عادت کردن به آن عمل زشت و آگاهانه تن به سرقت میدهد. در چنین مواردی باید موضعی در پیش گرفت و برای اصلاح آن باید نگران بود.
منشأ دزدی چیست؟
منشأ دزدی در کودکان وبزرگسالان یکی نیست. برای هر گروه از آنها انگیزهها و موجبات و علل گوناگونی دارد. ولی آنچه از نظر کلی میتوان در این زمینه ذکر کرد، توجه به اصل لذتجویی در تملک و تصاحب آن چیزی است که مورد علاقه فرد است و از راههای ساده و ممکن از نظر او بدست نمیآید. منشأ آن از دید دیگر، میتواند محرومیت باشد. حتی محرومیتی ساده از غذا، بستنی و شکلاتی میتواند او را به دزدی وادارد. به خصوص محرومیتهای دوران کودکی و عدم احساس ارضا و اشباع در این امر نقشی اساسی دارد.
علل دزدی
الف- نیازهای مادی: محرومیتها و نداشتنها.
ب- علل عاطفی: محرومیت از محبت و نوازش که موجب اضطراب میشود و دزدی طفل سبب سکون او میشود.
عدم احساس تأمین امنیت برای خشونتی که دربارهاش اعمال میشود.
انتقام از والدین یا دیگران به هر علتی که باشد.
ج- علل روانی: بسیاری از دزدیها دارای جنبه روانی هستند. دیدن جنس مورد علاقه کودک و عدم دسترسی به آن محرکی میشود برای دزدی او.
تقلید از الگوها و نمونههایی که از طریق رسانهها دیده یا شنیده است.
رفع اضطراب روانی
نوعی اعتراض و نشان دادن عصیان و طغیان خود و توانایی خویش.
رغبت روانی به داشتن اشیاء پر زرق و برق که دزدی بنظر او بهترین و تنها راه است و...
با دزدی کودکان چه باید بکنیم؟
بهترین برخورد با چنین مسألهای، برداشتن گامهایی حساب شده برای آموزش صداقت و درستکاری و تصحیح این رفتار ناشایست است . شما نباید در برابر این مسأله بیش از حد لازم عکسالعمل نشان دهید، همان طور که نباید ازکنار آن به سادگی بگذرید.
به کودکان اصل مالکیت را بیاموزید.
معنی خریدن را برای کودک توضیح دهید. به کودک بفهمانید برای داشتن هر چیزی باید پول پرداخت کنند.
مفهوم مالکیت را به کودک آموزش دهید. به کودک یاد بدهید که چیزهایی را که مال اوست از چیزهایی که به او تعلق ندارد، تشخیص دهد.
درباره اعمال کودک با او بحث کنید. اگر بچه کوچکی چیزی را که مال او نیست، برداشت، با او صحبت کنید و به او بگویید: اگر کسی چیزی را که مال توست بدون اجازه بردارد، چه احساسی خواهی داشت؟ از او بخواهید چیزی را که برداشته است، به صاحبش برگرداند؛ ولی از آنجا که عذرخواهی برای کودکان کار مشکلی است، او را مجبور نکنید بار اول عذرخواهی کند، ولی به او بگویید دفعه بعد باید بگوید معذرت میخواهم. به او آموزش دهید وقتی شیئی را میبیند و میخواهد آن را داشته باشد، اول از شما یا هر کس دیگر سئوال کند که آیا میتواند آن را بردارد یا نه!
عذر خواهی را به کودک یاد بدهید. این کار برای کودکان سخت است اما این کار را با تمرین انجام دهید. مثلا با کودک خود، نمایش کوتاهی اجرا کنید و در آن از کودک عذرخواهی استفاده کنید.
به کودک یاد بدهید در برابر وسوسهها مقاومت کند. همه بچهها باید یاد بگیرند وقتی وسوسه میشوند تا هر چیزی را که میخواهند داشته باشند یا آن را بردارند، بتوانند خود را کنترل کنند.
نام کاری را که کودک انجام میدهد به او بگویید. وقتی کودک چیزی را که به او تعلق ندارد ازجایی برمیدارد، به سرعت با او برخورد کنید؛ یعنی به محض اینکه توانستید در یک موقعیت مناسب با او صحبت کنید. به کودک بگویید باید آن شیء را به صاحبش برگرداند. باید به بچه بزرگتر که میتواند تفاوت بین خریدن را با برداشتن شیئی که مال او نیست، تشخیص دهد، بگویید که این کار دزدی است! از او نپرسید که آیا چیزی را که در جیبش پیدا کردهاید، او برداشته یا نه. از او نپرسید چرا؟ ولی با لحن جدی و خونسرد به اوبگویید: تو این را دزدیدهای! و این حرف را به محض آنکه از قضیه آگاه شدید، بگویید. به کودک القا نکنید که «بچه بدی است» باید به کودک فهمانده شود که «کارش» ناپسند بوده است.
پیآمدهای منفی را به کار گیرید. جیغ و داد و موعظههای طولانی برای این رفتار برخوردهای صحیحی نیست؛ برای کودکان پیآمدهای واقعی لازم است تا یاد بگیرند دزدی، خلافی بسیار جدی است. کودکان باید یاد بگیرند که جبران کنند.
به کودک، در مقابل رفتار درستش پاداش دهید.
بر کارهای کودک نظارت داشته باشید.
سعی کنید کودک را در مقابل جمع تنبیه نکنید و به شخصیت او در مقابل دیگران توهین نکنید.