تحقيقات اجتماعي نشان ميدهد يكي از عوامل مهم بزهكاري در نوجوانان خالي بودن اوقات فراغت آنهاست و در اين ايام است كه زمينه هاي پذيرش رفتارهاي ناهنجار، اعتياد و انجام جرايم شكل ميگيرد.
كمال مطلوب اجتماعي در اين مورد آن است كه تمام وسايل مادي، معنوي و فضاي سالم جهت بهرهجويي عمومي آماده شود و با حذف زمينه هاي فقر اقتصادي، فرهنگي و تربيتي، انگيزههاي سالم در ميان طبقات مختلف جامعه پرورش يابد.
جهت پر كردن اوقات فراغت بچه ها نبايد آنها را با اصرار به كلاس فرستاد، بلكه ميتوان از خودشان پرسيد كه چه چيزي خستگيشان را برطرف ميكند و آنها را به سمت كارهاي مورد علاقهشان سوق ميدهد. اوقات فراغت به نظر بعضي از والدين و مسئولان چيزي زايد است .طبيعي است كه اگر براي اوقات فراغت بچهها هدفگذاري نشود، به طور حتم اين اوقات زايد به نظر ميرسد و والدين روزشماري ميكنند كه تابستان هرچه زودتر به پايان برسد.
برنامهريزي اوقات فراغت نميتواند چيزي مستقل و بيارتباط با ساير اوقات باشد، بلكه بايد در كنار برنامه كلان زندگي، مفيد، راهگشا و زمينهساز باشد. در غير اين صورت خواه ناخواه بخش هايي از عمر پر ارزش انسان در وادي پوچي و بيثمري از بين ميرود و صرف كارهاي بيهوده ميگردد.
يكي از روش هايي كه ميتواند اوقات فراغت افراد جامعه را زير پوشش قرار داده و بسياري از ضعف ها و كمبودهاي جسماني و رواني را رفع و درمان كند، ورزش و تفريحات سالم است. تربيت بدني و ورزش گذشته از جبران ضعف ها و حفظ تندرستي افراد، آنان را براي زندگي، تلاش و اهداف مشترك آماده ميسازد. استفاده از بازي در اوقات فراغت فرصتي را براي پيشرفت فرد فراهم مي نمايد.
يكي از مهمترين نعمت ها، نعمت تندرستي و سلامت است كه ميتواند در موفقيت انسان عامل مهمي باشد. خانواده و يا در واحد بزرگتر جامعه تنها زماني قادر خواهد بود راه ترقي و تكامل را طي كند كه متشكل از افرادي سالم، باارزش و پاك باشد. نكته مهم اين است كه همه افراد جامعه از كودكان تا بزرگسالان بايد بياموزند كه تندرستي پديدهاي است كه عوامل مختلفي در حفظ، بقاء و يا از بين رفتن آن دخالت دارند و تربيت بدني عامل بسيار مهم و ارزندهاي است كه ميتواند به عنوان يك وسيله آموزش عملي و واقعي مفهوم و اعتقاد به تندرستي را در افراد ايجاد نمايد.
در آموزش و پرورش نيز نخستين هدف، رشد ابعاد گوناگون شخصيت فرد از جنبه هاي جسماني، رواني، اجتماعي و معنوي است. ورزش و هدف تربيتي آن، يادگيري مهارتهاي رفتاري را باعث ميشود و با چنين تعبيري ورزش به عنوان يك وسيله كمككننده عملي، پيوسته با تربيت همراه است.
معلمان ورزش بايد كودكان و نوجوانان را تشويق كنند تا در اوقات فراغت به فعاليت هاي ثمربخش و سودمند بپردازند. مربي علاوه بر آموزش بازي و انواع مهارت هاي ورزشي به دانشآموزان، بايد فعاليت هاي ورزشي را براي آنها لذت بخش كند، زيرا لذتبخش بودن ورزش موجب ميشود كه كودكان در اوقات فراغت، خود بخود بدان روآورده و بدين ترتيب در آنها انگيزه استمرار فعاليت هاي ورزشي ايجاد ميشود. به هنگام اجراي فعاليت هاي ورزشي در اوقات فراعت، بايد كودكان و نوجوانان را با ورزش هاي گروهي آشنا كرد تا در موقعيت هاي مختلف بتوانند از آن استفاده كنند. آشنايي كودكان و نوجوانان به مقررات ورزشي و اجراي آن در بازي هاي ايام فراغت ضروري است، زيرا لازم است فرصت استقلال فكري و تصميمگيري به كودكان داده شود تا در چنين فعاليت هاي مهمي شركت كنند و اِعمال مديريت و همكاري با ديگران را به طور عملي تمرين كنند.
كودك يا نوجوان بايد خود را بشناسد، او ميتواند از طريق تجربه هاي صحيح ورزشي، خود را بشناسد و به قدرت ذهني و جسمي خود پي ببرد. در امر تربيت، نه تنها شناخت كودك از ديدگاه مربي مهم است بلكه "خويشتنشناسي" كودك از نظر خود و در ارتباط با ديگران اهميت خاصي دارد. خودشناسي موجب ميشود كودك بتواند به موفقيت خود در اجتماع و ارتباط با ديگران، بيشتر پي برده و دريابد ديگران او را چگونه ميبينند، در نتيجه نسبت به حدود توانايي، استعدادها، قدرت هاي ذهني و جسمي خود شناخت صحيحتري پيدا ميكند؛ به عبارت ديگر، در شناخت خود به واقعيت نزديكتر ميگردد و اين خودشناسي عامل مهم در امر يادگيري است. زماني كه كودك احساس كند او را دوست دارند، به او احترام ميگذارند، مورد قبول اطرافيان و نزديكان است و موفقيت هايش بر شكست هايش فزوني دارد، در راه استقرار و پي ريزي خودشناسي مفيد و مطلوب قرار گرفته است. هيچ چيز به اندازه موفقيت، موجبات پيشرفت كودك را فراهم نميآورد و موجب خودشناسي مطلوب او نميشود.
تربيتبدني فرصت هاي زيادي براي كودك فراهم ميسازد تا او بتواند خود را نشان دهد، در انجام كارها توفيق يابد، حس ابتكار در او تقويت شود و در محدوده تواناييهاي ذهني، جسمي، عاطفي و اجتماعي خود تجارب و پيشرفت هايي به دست آورد. كودكان و نوجوانان از طريق ورزش و تربيت بدني در برابر صفت هاي منفي ايستادگي پيدا خواهند كرد. از آنجا كه سراسر زندگي مبارزه و مسابقه است، اجراي مسابقه و گنجاندن آن در برنامه هاي ورزشي كودكان، نبايد ناديده گرفته شود. مسابقه با همسالان اگر بر مبناي صحيحي برنامه ريزي شده باشد از نظر تربيت و پرورش كودك، مهم و مفيد است. كودكان به طور طبيعي ميل دارند خود را با ديگران مقايسه كنند و نه تنها از آنان باز نمانند بلكه از ديگر همسالان و همكلاسان خود چندين گام جلوتر قرار بگيرند. اين برتري بايد در مسير تربيتي قرار گيرد تا از رقابتهاي نادرست، مخرب و مضر جلوگيري به عمل آيد. كاميابي هر كودك بايد با توجه به تواناييهاي خود او سنجيده شود نه نسبت به ديگر كودكان همسن او. بايد به كودكان ياد داد در انجام مسابقه هاي ورزشي، بدون توقع پيروزي حتمي، بيشترين سعي خود را به كار گيرند. اين امر باعث ميشود، كودكان در صورت باخت مسابقه، زياد مأيوس نشوند.
تمرين هاي منظم فعاليت بدني به كودكان و نوجوانان كمك ميكند تا استخوان ها، عضلات و مفاصل سالمي داشته باشند؛ وزن بدنشان متناسب باشد و نيز فعاليت هاي بدني در عملكرد قلب و ريه نيز تاثير بسزايي دارد. اين امر در ايجاد هماهنگي حركت مشاركت نموده و به پيشگيري و تنظيم اضطراب و افسردگي كمك ميكند.
بازيها و ساير انواع فعاليت هاي بدني به نوجوانان اين فرصت را ميدهد كه خود باوري و اتكاء به نفس داشته باشند و لذت موفقيت و مشاركت و اتحاد جمعي را احساس كنند. اين اثرات مثبت همچنين به كاهش خطرات ايجاد شده به وسيله روشهاي زندگي پر استرس و بيتحركي كه در نوجوانان امروزي بسيار شايع است كمك ميكند. پرداختن به فعاليت بدني هدايت شده ميتواند باعث پرورش ساير رفتارهاي بهداشتي مثل پرهيز از سيگار، مواد مخدر و رفتارهاي خشونتبار گردد و نيز كودكاني كه فعاليت بدني بيشتري دارند نتايج تحصيلي بالاتري نيز كسب كردهاند.
همچنين بازيهاي گروهي باعث تعامل اجتماعي مثبت ميشود. الگوهاي فعاليت بدني كه در دوران كودكي و بلوغ كسب ميشوند بيشتر در طول زندگي هر فرد باقي ميمانند بنابراين باعث فراهم آمدن پايهاي فعال و سالم در زندگي ميشوند؛ برعكس، عادات غير سالم مثل زندگي بيتحرك، تغذيه نامناسب و سوءمصرف مواد كه در دوران نوجواني به وجود بيايند در دوران بزرگسالي نيز معمولاً ادامه مي يابند. تربيت بدني و ورزش راه گريختن از ناتواني و تنبلي و در نتيجه كسب شادماني است.
برنامه فعاليتهاي ورزشي، بايد با در نظر گرفتن استعدادهاي ذهني، جسمي و نيازهاي تربيتي كودكان، انتخاب شود تا بيشترين تأثير تربيتي را در پي داشته باشد. برنامه تدويني ورزش بايد داراي ويژگي هاي زير باشد:
1 .متناسب با رشد، نمو و آمادگي جسماني كودك باشد.
2 .همهجانبه و وسيع باشد و مهارتهاي لازم را در كودكان ايجاد كند.
3 .اوقات فراغت كودكان را در برگيرد تا چنين فرصت هايي را به بيهودگي نگذرانند.
4 .متنوع و متناسب با نيازها، خصوصيات، قدرت و طبيعت كودكان تدوين شود و حركت هاي پايه و اصلي، حركت هايي همراه با آهنگ، شيرين كاريها، بازيهاي گروهي و مسابقه هاي ورزشي را شامل شود.
5 .با توجه به اختلاف هاي فردي و استعدادهاي مختلف كودكان تنظيم شود، به طوري كه كودكان ماهر، متوسط، ضعيف و حتي عقب مانده را در بر گيرد.
6 .معنويت، صفات انساني و ارزشهاي تربيتي را در افراد تقويت كند.
7 .متناسب با كارايي بدن و همراه با ايجاد مهارت هاي لازم در افراد باشد.
8 .متضمن پيشرفت تدريجي و قدم به قدم كودكان باشد، چرا كه موفقيت و پيشرفت عامل اساسي تداوم زندگي است.
9 .برنامه آموزش بهداشت و تربيت بدني بايد در كنار هم تدريس شوند زيرا آموزش بهداشت ورزشي در برنامه هاي آموزشي اهميت ويژهاي دارد.