Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
پنجشنبه 1 آذر 1403 - 17:44

بایدها و نباید های فرزند پروری

بایدها و نباید های فرزند پروری

هنگامی که کودک یک ساله برای آب نبات جیغ می کشد یا غذای خود را از داخل بشقاب بیرون پرت می کند، کمی برای والدین سخت است که بدانند چه رفتاری باید با او داشته باشند.

هیچ گاه برای تربیت کودک زود نیست. این موجودات دوست داشتنی بسیار باهوش هستند و از همان ابتدا همه چیز را به خوبی درک و ضبط می کنند.هنگامی که کودک یک ساله برای آب نبات جیغ می کشد یا غذای خود را از داخل بشقاب بیرون پرت می کند، کمی برای والدین سخت است که بدانند چه رفتاری باید با او داشته باشند.

در ضمن شاید تصور شود هنوز سن کودک خیلی کم است و نمی توان او را تنبیه کرد. اما این طور نیست. وقتی با زبان خوش نمی توان مسائلی را به کودک یاد داد شاید بهتر باشد به کودک خوب و بد را توضیح دهید. والدین اغلب تربیت را با تنبیه اشتباه می گیرند اما اصل تربیت بر آموزش استوار است.

در مورد تربیت کودک یک ساله، والدین باید محدودیت ها را به او آموزش دهند. با همین استراتژی های ساده می توانید کودک را به سمت داشتن رفتار صحیح و پسندیده هدایت کنید.

سرگرمی های مختلف را امتحان کنید
هنگامی که عصبانی می شوید و می خواهید سر کودک خود برای کار اشتباهی که مرتکب شده، داد بزنید، خود را کنترل کنید زیرا این کار باعث لجبازی و ناراحتی بیشتر کودک می شود. در عوض سریع و با آرامش او را به انجام کار مورد علاقه اش تشویق کنید.

اگر کودک دوست دارد از دسته های مبل بالا برود به جای داد زدن، او را روی زمین بگذارید و با اسباب بازی با هم بازی کنید یا برایش کتاب بخوانید. این کار نه تنها مانع از انجام کارهای اشتباه کودک می شود بلکه به او می فهماند برخی کارها را نباید انجام داد.



روی حرف خود بمانید
اگر به کودک گفته اید که حق ندارد پیش از شام یا ناهار بیسکوئیت یا هله هوله بخورد، نباید هرگز حتی وقتی زیاد گریه و پافشاری می کند به او اجازه این کار را بدهید. اگر فقط یک بار این کار را بکنید، او این مسئله را یاد می گیرد و همیشه با جیغ و گریه می خواهد حرفش را به کرسی بنشاند.

برای تربیت کودک باید همیشه روی حرف و نظر خود بمانید. این مسئله را باید پدرها نیز رعایت کنند و همیشه همگام با مادر در مسیر تربیت کودک پیش بروند. اینکه پدر یک حرفی بزند و مادر چیز دیگری بگوید فقط باعث سردرگمی کودک می شود و نمی فهمد قانون خانه چیست.

تا حد امکان مثبت باشید
اینکه همیشه به کودک «نه» بگویید پس از مدتی دیگر از شما حساب نخواهد برد. یا بدتر از آن، خودش هم از این واژه برای انجام ندادن کارهای که نمی خواهد استفاده خواهد کرد. «نه» را همه جا خرج نکنید. آن را برای مواقع واقعا ضروری و بی خطر ذخیره کنید.

به طور مثال هنگامی که کودک به سمت در فر روشن می رود باید سریعا و با صدای قوی «نه» بگویید. اما در مواردی که خطری ندارند لازم نیست مدام «نه» بگویید. به طور مثال به جای اینکه بگویید: نه! نباید کفش هایت را در ماشین در بیاوری. بگویید: تا وقتی به خانه برسیم آن را در پای خود نگه دار بعد می توانی بدون کفش راه بروی.

روش کار را به او آموزش دهید
کودکان بیشتر به کارهایی که انجام می دهید توجه دارند تا حرف هایی که به آنها می زنید. بیشترین چیزهایی که یاد می گیرند نیز از تقلید کارهای بزرگ تر ها است. بنابراین در کنار آموزش های کلامی برخی کارهایی که می خواهید انجام دهد را در مقابل او انجام دهید.

اگر فرزندتان با دیگر بچه های مهد بد رفتاری می کند، یکی از آن بچه ها را با مهربانی در آغوش بکشید. به این ترتیب کودک نیز یاد می گیرد بقیه بچه ها را آرام بغل کند یا اگر برایش سخت است شب ها مسواک بزند با هم و همزمان مسواک بزنید تا برایش هیجان انگیز نیز باشد.

رفتارهای خوب او را تحسین کنید
گاهی مواقع رفتارهای بد کودکان به این دلیل است که مهارت ارتباط برقرار کردن با دیگران را بلد نیستند و می خواهند به هر طریقی توجه شما را جلب کنند. به همین دلیل بسیار مهم است هنگامی که کودک کار خوبی انجام می دهد، او را تحسین و تشویق کنید. به این روش به او می آموزید رفتارهای خوب بیشتر نظرتان را جلب می کنند.

مهم‌ترین مطالب در این‌باره:
برای تربیت کودک خود باید بدانید که اهمییت نقش پدر و مادر به یک اندازه مهم و مفید است و فقط در نوع انجام آن کمی تفاوت دارند مادر که زمان بیشتری با فرزندان خود را سپری می کنند باید تعامل بیشتری با فرزند خود داشته باشد در این مطلب درباره اهمییت نقش والدین در تربیت فرزندان خواهیم پرداخت.

نقش والدین در تربیت فرزندان
در ۲ سال اول زندگی، کودک کاملا به مادر وابسته است؛ نیازهای کودک فقط توسط مادر برآورده می شود و پدر ها معمولا تنها شاهد بزرگ شدن کودک هستند و نهایت مسئولیت و کمک شان، در ارتباط با کارهای کودک، به طور غیرمستقیم و از طریق توجه به مادر و کمک کردن به او خواهد بود. 
با بزرگ تر شدن کودک و رشد شناختی و شخصیتی او اما نیاز دیگری هم به نیاز های ابتدایی او اضافه می شود؛ نیاز به تربیت و آموزش از ساده ترین رفتارها مانند استفاده از دستشویی گرفته تا حرف زدن و بازی کردن.

روان پزشکان درباره تربیت کودک بچه چه می گویند؟
تربیت و پرورش یک کودک، شاید مهم ترین و سخت ترین وظیفه ای باشد که کسی در زندگی برعهده خواهد داشت. نظریات روان شناسان مشهوری مانند فروید و بندورا که بر تاثیر آموزش های دوران کودکی در شکل گیری شخصیت بزرگسالی کودک تاکید دارند، اهمیت نقش والدین را نشان می دهد.
بندورا معتقد است رفتار و شخصیت آدمی اکتسابی است یعنی بر اثر یادگیری شکل می گیرد. فروید پا را از این هم فراتر می گذارد و می گوید تنها تجارب چند سال اول زندگی کوک شخصیت او را شکل می دهد و کودک در سال های اول تنها در کنار پدر و مادر است.

نیازهای کودک فقط توسط مادر برآورده می شود
والدین نخستین الگوهای رفتاری هستند که کودک با آن ها مواجه است و در بین بقیه افرادی که در کنار کودک قرار دارند، والدین تاثیرگذارترین هستند. از همان سال های ابتدایی زندگی، کودک مفاهیمی مانند مهربانی، احترام، دوست داشتن، دروغ، خشم و بقیه خصوصیات شخصیتی را از والدین خود الگو می گیرد.
او بسیاری از این ها را به طور ناخودآگاه و حتی بدون تلاش والدین از آن ها و از رفتارهای آن ها کسب می کند به همین دلیل والدین باید کاملا نسبت به رفتار های خود در قبال کودک هشیار باشند. در تربیت کودک، نقش مادر هم بسیار پررنگ است.

نکاتی درباره تربیت کودک 
والدین باید مشورت کنند روان شناسان توصیه می کنند که بهتر است والدین حتی قبل از بچه دار شدن با هم در مورد رفتارها و انتظارات شان در قبال کودک حرف بزنند و از نوع والدگری یکدیگر اطلاع داشته باشند. پدر باید بداند مادر چه انتظاری از کودکش خواهد داشت و چه رفتاری را برای کودکش مناسب می داند.
متخصصان می گویند والدین باید به یک نقطه مشترک در تربیت کودک برسند و این کار با حرف زدن و همچنین مشاهده نمونه های دیگر، بحث کردن در مورد مسائل مختلف تربیت کودک و مشکلاتی که ممکن است در مسیر آموزش کودک اتفاق بیفتد، شکل می گیرد.
مهم ترین نکته ای که والدین باید در مورد آن به توافق برسند، نقش والدین در تربیت فرزندان انضباطی است که کودک در چهارچوب آن قرار خواهد گرفت.
رفتار های کودک باید حد و مرز مشخصی داشته باشد، باید کسی باشد که به کودک درست یا غلط بودن هر رفتاری را آموزش دهد و درصورتی که والدین در این مورد با یکدیگر توافق نداشته باشند، کودک دچار سردرگمی نقش والدین در تربیت فرزندان خواهد شد. 
شکل دادن یک چهارچوب رفتاری برای کودک به او کمک می کند که یاد بگیرد بعدها در اجتماع چطور رفتار کند.


 
نقش پدر در تربیت کودک چیست؟
در نقطه مقابل، در خانه هایی که پدر سعی دارد در آموزش کارهایی مانند مراقبت های روزمره مثل حمام کردن و استفاده از دست شویی، مسواک کردن، آماده کردن غذا و چیزهایی از این قبیل دخالت کند، بعد از یک سال از نخستین مشاهده محققان، اختلاف های بیشتری بین والدین در زمینه تربیت کودک به وجود آمده است.
در این خانواده ها والدین بیشتر از هم در زمینه تربیت کودک ایراد می گیرند نقش والدین در تربیت فرزندان و نحوه آموزش های یکدیگر را زیر سوال می برند. 
مخالفت های والدین در موضوعات مختلف رفتاری در این خانواده ها آشکارتر و حتی گاه به صورت جر و بحث در حضور کودک هم مشاهده شد؛ موضوعی که به نظر کارشناسان کاملا بر تربیت کودک تاثیر منفی خواهد گذاشت.
بهتر است شراکتی تربیت نکنید بسیاری از والدین می گویند که می خواهند تربیت کودک را به طور مشترک و با همراهی یکدیگر انجام دهند.
اما در عمل این اتفاق کمتر رخ می دهد. از نظر کارشناسان، بهتر است یکی از والدین کودک نقش یک مربی را داشته باشد و والد دیگر صرفا نقش همراهی و کمک کردن را.

تربیت کودک موفق
تربیت فرزند موفق هم راهکارهای خاص خودش را دارد. اگر می‌خواهید یک فرزند موفق تربیت کنید باید نکات زیر را رعایت کنید.

- مهارت‌های اجتماعی را به آنها آموزش بدهید
اگر چه انسان به طور طبیعی موجودی اجتماعی است، ولی قراردادهای اجتماعی به طور ذاتی در او وجود ندارند و بنابراین باید در این زمینه آموزش ببیند. 
احتمال موفقیت در کودکانی که توانایی همکاری با همسالان‌شان و کمک به آنها و همچنین درک احساسات‌شان را داشتند و می‌توانستند مشکلات خودشان را حل کنند، در مقایسه با بچه‌هایی که این مهارت‌های اجتماعی را در خود نشان ندادند بسیار بیش‌تر بود. 
احتمال زندانی شدن و سوء مصرف الکل و مواد مخدر در بچه‌هایی که مهارت هایی مثل همکاری و شکیبایی را آموزش ندیده بودند نیز بیش‌تر بود. برای داشتن یک فرزند موفق به او مهارتهای اجتماعی را آموزش دهید.

- سطح انتظارات را بالا ببرید
بچه‌ها به اندازه‌ی توفعات پدر و مادرشان رشد می‌کنند، بنابراین مهم است که توقع‌تان را بالا برید. بچه‌هایی که پدر و مادرشان باور دارند که آنها وارد دانشگاه خواهند شد، عملکرد بسیار بالاتری در آزمون‌ها دارند در مقایسه با بچه‌هایی که والدین‌شان نسبت به داشتن تحصیلات عالیه در آنها بی‌علاقه هستند.
۹۶ درصد از بچه‌هایی که والدین‌شان دانشگاه را بخشی از آینده‌ی آنها می‌دیدند، در مقایسه با باقی شرکت‌کنندگان در این مطالعه‌ی گروهی عملکرد بهتری داشتند.

- سطح تحصیلات‌تان را بالاتر ببرید
برای داشتن فرزند موفق سطح انتظارات والدین نه تنها در مورد فرزندشان بلکه در مورد خودشان نیز باید بالا باشد. مطالعه‌ای که در دانشگاه میشیگان صورت گرفت نشان داد کودکان به احتمال زیاد در طول زندگی خود، سطح تحصیلاتی برابر با والدین‌شان خواهند داشت. 
متاسفانه این یعنی کسانی که در سنین نوجوانی باردار می‌شوند و تحصیلات دانشگاهی را دنبال نمی‌کنند، یا تحصیلات دبیرستانی‌شان را به اتمام نمی‌رسانند، به احتمال زیاد فرزندانی خواهند داشت که از ادامه‌ی تحصیل کناره‌گیری خواهند کرد. 
والدینی که توقع زیادی از خود دارند، توقع زیادی هم از فرزندان‌شان خواهند داشت.


 
- رابطه‌ای قوی با فرزندان‌تان ایجاد کنید
تمام موارد قبلی برای داشتن فرزند موفق که در این مقاله ذکر شد، در صورتی به وقوع می‌پیوندد که والدین رابطه‌ای دلسوزانه و حمایت‌گرانه با فرزندان‌شان شکل دهند. ایجاد چنین رابطه‌ای، پایه و اساس یک زندگی موفقیت‌آمیز را بنا می‌نهد. 
والدین با شکل دادن رابطه‌ای محکم بین خود و فرزندان‌شان می‌توانند مهارت‌های لازم را برای رسیدن به موفقیت در زندگی شخصی و اجتماعی به آنها آموزش دهند. آنها همچنین می‌تونند توانایی فرزندان‌شان را با تعیین آرزوهایی بزرگ در همان ابتدا، به حداکثر برسانند تا مطمئن شوند فرزندان‌شان فرصت موفق شدن را در زندگی خواهند داشت.
در نهایت، والدین می‌توانند با جشن گرفتن موفقیت‌های فرزندان‌شان کم‌کم این مفهوم را در آنها ایجاد کنند که پاداش کار دشوار، حس موفقیتی است که پس از رسیدن به هدف خاصی در آنها به وجود می‌آید.

- کم تر نگران و عصبی باشید
والدینی که دائم استرس دارند، خواه در اثر کار، یا به خاطر مدرسه و زندگی خانوادگی، در نهایت این استرس را به کودک‌شان منتقل خواهند کرد. کمی استرس می‌تواند بدون ایجاد مشکل در فرد ایجاد انگیزه کند، اما استرس بیش از اندازه قطعا می‌تواند برای سلامت آدم‌ها زیان‌بار باشد. 
«والدین هلیکوپتری» آن‌هایی هستند که بیش از اندازه درباره‌ی زندگی فرزندان‌شان استرس دارند و به همین دلیل بش از حد از آنها مراقبت می‌کنند. با چنین رفتاری، همراه با هر قدمی که برمی‌دارند، استرس را وارد زندگی فرزندن‌شان می‌کنند. 
شما به عنوان پدر یا مادر، بدون شک با موقعیت‌های استرس‌زای فراوانی در زندگی‌تان روبه‌رو خواهید شد. اما، هرگز نباید به کودک‌تان اجازه بدهید بداند که چه‌قدر به نقطه‌ای که استرس ممکن است شما را از پا دربیاورد، نزدیک هستید.

ارسال نظر