همه والدین تجربه این شرایط را داشته اند : کودک ۳ ساله ای که در مغازه برای داشتن یک آب نبات پا به زمین می کوبد و خودش را روی زمین می اندازد. یا بچه ۸ ساله ای که برای به دست آوردن یک وسیله بازی در میان جمع داد و بیداد می کند و به شما توهین می کند. ممکن است درزمانی شاهد این وضع باشید و فکر کنید که فرزند شما هیچ گاه چنین نخواهد کرد. اما بعد از یک چشم به هم زدن می بینید که شما هم در چنین شرایطی هستید و نمی دانید چه باید بکنید. بنابراین اگر هم هنوز فرزندی ندارید بد نیست این مطلب را بخوانید تا برای برخورد با شرایطی ازاین دست آماده شوید.
ممکن است از خودتان پرسیده باشید که چرا این قدر نظم دادن به کودکان معضل بزرگی شده؟ شاید به این علت باشد که والدین این کار را مانند مسابقه طناب کشی می بینند. از یک طرف می ترسند که بچه را با آزادی بیش از حد لوس و بد اخلاق بار بیاورند و از طرف دیگر ترس دارند که مبادا با کنترل بیش از حدشان کودکی عبوس و بی عاطفه عایدشان شود. اما آنچه برای تربیت یک کودک منظم و قانونمند و در عین حال خوش رفتار و مهربان لازم است، داشتن یک رویه متعادل است که می خواهیم درباره آن توضیح دهیم.
قوانین پایه
اولین قدم برای موفقیت در نظم دهی این است که چند قانون پایه را برای کودک مشخص کنید. این قوانین باید برای همه یکسان بوده و همه افراد خانواده به آن مقید باشند. تعداد این قوانین نباید خیلی زیاد باشد 4 یا 5 قانون کلی که برای همه اعضای خانواده یکی باشد، کافی است.
همه با هم : از همان ابتدا به کودک یاد بدهید که همه خانواده با هم و در کنار هم هستید و به هم کمک می کنید. یک کودک نوپا هم در این خانواده می تواند به بقیه کمک کند حتی اگر این کمک تنها بالا بردن دستهایش موقع در آغوش گرفتن او باشد.
احترام متقابل : یکی از شایعترین شکایات والدین از بچه ها و بالعکس این است که آنها گوش نمی کنند. یادتان باشد شما به عنوان والدین باید الگو باشید و وقتی کودک سعی می کند به شما چیزی بگوید به او گوش کنید و دست از کاری که انجام می دهید بردارید. توجه خود را به کودک معطوف کنید تا بتوانید از او هم چنین انتطاری داشته باشید.
پایداری کلید موفقیت : برای اینکه کودکتان را درباره قوانین گیج نکنید، درباره قوانین و وظایفی که به او محول می کنید پایدار و تزلزل ناپذیر باشید. از حرف وقانونتان کوتاه نیایید و بر آن پافشاری کنید. این کار به فرزندتان می آموزد که شما آنقدر به او اهمیت می دهید که از او انتظار انجام وظایفش را داشته باشید.
زندگی همیشه شیرین نیست : بسیاری از ما والدین از اینکه با نظم بخشی به کودک او را مضطرب کنیم و تحت فشار بگذاریم، می ترسیم. اما یادتان باشد اگر شما به فرزندتان پیروی از قوانین را یاد ندهید، در جامعه با مشکلات بیشتری دشت به گریبان خواهد شد. کودک باید یاد بگیرد که در پارک در صف سرسره باستد و با نوبت سوار تاب شود. این سختگیری امروز برای او فردایی شاد را رقم خواهد زد. نگرانی شما باید وقتی بیشتر شود که به او این مهارت ها را که ناشی از قانون پذیری است نیاموخته باشید.
حالا می خواهیم روش هایی به تفکیک سنی به شما یاد بدهیم تا برای نظم بخشیدن به کودک استفاده کنید. البته یادتان باشد که این روش ها در همه شرایط نتیجه خوبی نمی دهند و برای همه والدین و همه کودکان مناسب نیستند. اما می توانند به عنوان گزینه هایی تازه در برخورد شما با فرزندتان، ایده های خوبی به شما بدهند. در این فرصت شما را با روش هایی برای شیرخواران و کودکان نوپاآشنا می کنیم. روش های موثر برای کودکان ۳ سال به بالارا در یک فرصت دیگر بیان خواهیم کرد.
روش اول : عشق بدون شرط
گروه سنی : نوزاد تا یک سال
چگونه اثر می کند : در این سن شما هر چه محبت کنید و فرزندتان را در آغوش بگیرید، به او بخندید و با او حرف بزنید و به او توجه کنید، زیاد نیست. در این سن هیچ قانون و محدودیتی برای کودک نگذارید. نترسید او نه لوس می شود و نه بغلی! این تنها نیازی است که باید به آن توجه شود تا کودک بتواند در آینده فرد خوش رفتار و سالمی شود. او یاد می گیرد که به شما اعتماد کند و این یعنی شما همیشه هستید و هر وقتی او شما را می خواهد، به او توجه می کنید. و نیازهایش را برآورده می کنید. این اعتماد به او احساس ایمنی می بخشد و اضطراب او را از بین می برد. این اعتماد برای زمانی که او بزرگتر می شود و شما برای او حدود و قانون می گذارید لازم می شود. در آن زمان اگر او به شما اعتماد نداشته باشد و از عشق شما به خودش مطمئن نباشد چگونه زیر بار قوانین و محدودیت های شما برود؟
کاربرد در زندگی واقعی : فرزند ۴ ماهه شما گریه می کند با اینکه نیم ساعت قبل او را شیر داده اید. همسایه می گوید بگذار گریه کند بغلش نکن بغلی می شود. اما متخصصان می گویند گریه او نشانه این است که او نیازی دارد حتی اگر شما نتوانید نیاز او را درک کنید. ممکن است لازم باشد روش های مختلفی را برای آرام کردنش بکار ببرید: بغلش کرده راه بروید و یا دوباره شیرش بدهید و یا برایش لالایی بخوانید. با هرکدام از این کارها او خواهد فهمید که شما در کنار او هستید حتی اگر تنها چیزی که از شما می خواهد این باشد که در آغوشش بگیرید.
روش دوم : بگیرید و جایگزین کنید
گروه سنی : ۶ تا ۱۸ ماه
چگونه اثر می کند : کودکان هم مانند همه ما تا کاری را انجام ندهند یاد نمی گیرند. او بشقاب غذایش را می اندازد و می ریزد چون کنجکاو است که ببیند چه می شود! نه به این علت که می خواهد لج شما را در بیاورد. بنابر این هرگاه کودک در این سن کاری می کند که شما دوست ندارید، صبر کنید و او را دعوا نکنید. اما اگر به چیز خطرناکی دست زد حتما آن را از او بگیرید و در عوض وسیله مناسبی در اختیارش بگذارید. یا اینکه او را از محل خطر به یک محیط جذاب ولی بی خطر ببرید و حواس او را به یک اسباب بازی جلب کنید. حتی اگر کودک کوچک است و نمی فهمد به او توضیح دهید که این وسیله خطرناک است و نباید به او دست بزند. او با همین حرکات کم کم اصول نظم را می آموزد.
کاربرد در زندگی واقعی : کودک ۸ ماهه شما گردنبند مورد علاقه شما را گرفته و دانه هایش را گاز می زند. به جای اینکه به او اجازه دهید این کار را ادامه دهد یا اینکه آن را از دستش بکشید، به او بگویید که این وسیله برای جویدن و در دهان کردن نیست و در عوض یک وسیله مناسب مانند دندانگیر و یا عروسکی مناسب گاز زدن به او بدهید و بگویید: بیا این را گاز بزن.
روش سوم : اصلاح اشتباهات با همدیگر
گروه سنی : ۱ تا ۲ سال
چگونه اثر می کند : تفاوت است بین کودک نوپایی که دانسته غذا را می ریزد تا مادر را وادار به تمیز کردن کند، با کودک کم سن و سالتری که بازی بازی با غذا می کند و در حین این ماجرا غذا را به روی زمین می ریزد. معمولا کودکان در حدود یک سالگی کم کم می فهمند که دارند چه کار می کنند و اگر توجه کنید خواهید فهمید که او بشقاب را با چه منظوری وارونه کرده است! در این سن کم کم باید به کودک بفهمانید که او مسئول اعمالی است که خودش انجام داده است. بنابر این باید نتیجه اعمالش را هم درک کند.
کاربرد در زندگی واقعی : اگر کودک شما بشقابش را روی زمین خالی کرده او را دعوا نکنید. فقط به او بگویید که لازم است بعد از غذا این جا را تمیز کنیم. وقتی خوردنش تمام شد اور ا روی زمین بنشانید و از او بخواهید به شما کمک کندتا تکه های غذا را از روی زمین جمع کنید. می توانید از او بخواهید تا تکه های غذا را که پخش شده پیدا کرده و به شما بدهد. به این ترتیب او یاد می گیرد که اگر جایی را کثیف کند خودش هم باید در تمیز کردن آنجا همکاری کند.
روش چهارم : تایید مثبت
گروه سنی : بالای یک سال
چگونه اثر می کند : این روش ساده است. وقتی کودک کاری می کند که شما می پسندید به او آفرین بگویید و تشویقش کنید. این بهتر از آن است که تنها زمانی که کار بد می کند او را دعوا کنید و برایش سخنرانی کنید. متخصصان معتقدند اگرچه تشویق کارهای خوب و تایید آنها با کلام ساده تر از تنبیه و مجازات است اما تاثیر بیشتری دارد. کاربرد در زندگی واقعی: وقت خواب کودک نوپای شماست و او مقاومت می کند. اما هر قدمی که به خوابیدن نزدیک تر می شود او را تشویق کنید. وقتی با خواست شما دست از بازی می کشد به او بگویید آفرین که وقتی صدایت کردم سریع آمدی و بازی را کنار گذاشتی. حالا که زود آمدی وقت داریم که یک کتاب قصه بیشتر بخوانیم. اگر روی تشک دراز بکشی، می توانیم ۲ تا قصه بخوانیم. یادتان باشدبا هر قدمی که برای خوابیدن آماده می شود، او را تشویق کنید و با خواندن آواز و قصه به او جایزه بدهید.
روش پنجم : از کودک کمک بخواهید
گروه سنی : ۱ تا ۸ سال
چگونه اثر می کند : محققان می گویند کودکان برای کمک و همکاری با شما آمادگی دارند. آنها حتی از ۱۸ ماهگی حس نوع دوستی وهمکاری دارند. بنابر این از این قابلیت طبیعی آنها استفاده کنید. آنها دوست دارند درتمام کارهایی که شما انجام می دهید کمکتان کنند والبته گاهی هم خرابش می کنند تا یاد بگیرند. اما شما انتظار این کمک را ندارید و حتی با او دعوا می کنید، چون حوصله خرابکاری ندارید! در صورتی که کودک از این که به شما کمک کند و شما از او طلب کمک کنید لذت می برد. متخصصان می گویند سالمترین افراد از نظر روانی کسانی هستند که آموخته اند به دیگران خدمت کنند. یادتان باشد شما باید به کودک یاد بدهید که چگونه برای دیگران مفید باشد و به آنها کمک کند. بنابر این از کودک بخواهید که در تمیز کردن خانه به شما کمک کند. البته کارهایی را از او بخواهید که در حد سن او باشد و بتواند از پس آنها بر بیاید. حتی اگر از او بخواهید لباسهای رنگی و سفید چرک را در دو سبد جداگانه بیندازد تا برای ریختن در لباسشویی آماده باشد.
کاربرد در زندگی واقعی : اگر فرزند شمااز نشستن روی صندلی کودک در اتومبیل خودداری می کند، به جای دعوا کردن از او بخواهید که همیشه مسئول کمر بندها باشد و کنترل کند که آیا همه کسانی که در ماشین نشسته اند کمربندشان را بسته اند یا نه؟ این مسئولیت بخشی نه تنها رفتار او را تغییر خواهد داد بلکه او کمک کردن و قانونمندی را هم یاد خواهد گرفت.
روش ششم : کنترل عصبانیت
گروه سنی : ۱ تا ۲ سال
چگونه اثر می کند : کودکان مستعد قشقرق به پا کردن هستند زیرا نمی توانند احساسات خودشان را کنترل کنند. متخصصان می گویند قشقرق بیشتر از اینکه به نظم ربط داشته باشد به کنترل خشم مربوط می شود. یعنی کودکان وقتی قشقرق به پا می کنند که نمی توانند خشمشان را کنترل کنند و به عبارتی دیوانه می شوند. کاربرد در زندگی واقعی: فرزند شما لباس نمی پوشد و دور اتاق می دود و اسباب بازیهایش را پخش و پلا می کند. گریه می کند و جیغ می زند و همه چیز را پرتاب می کند. در این شرایط قدم اول این است که به هر روشی که برای او بهتر عمل می کند او را آرام کنید. یادتان باشد که نباید عصبانی شوید. اگر اجازه می دهد او را بغل کنید و تا آرام شود او رامحکم نگه دارید. اما اگر دست زدن به او او را دیوانه تر می کند، یک اتاق خلوت برایش پیدا کنید تا خودش آرام شود. در این زمان سعی نکنید با او صحبت کرده و نصیحتش کنید. اما بعد از پایان قشقرق درباره آنچه اتفاق افتاد صحبت کنید و اشتباهات او را گوشزد کنید. سپس او را به اتاقش ببرید و از او بخواهید که آنچه پخش کرده را به ترتیب سر جایش بگذارد. اگر کار سخت و طولانی است می توانید قسمت بندی کرده و در بعضی قسمتها کمکش کنید.
روش هفتم : نه را بشنوید
گروه سنی : ۱ تا ۳ سال
چگونه اثر می کند : نه عبارت ساده و کوتاهی است که اغلب کودکان می توانند در سن کم بگویند و اغلب اوقات از آن استفاده می کنند. اگر می خواهید این کلمه را کمتر از زبان کودکتان بشنوید، تا جایی که ممکن است نه او را جدی بگیرید. عجیب نیست اگر به خواسته او توجه نکنید بر آن پافشاری کند و نه گفتن را تکرار کند. شما هم اگر احساس کنید کسی به نه شما توجهی نمی کند آن را تکرار خواهید کرد
کاربرد در زندگی واقعی : فرزندتان پوشکش را کثیف کرده ولی اجازه نمی دهد شما او را تعویض کنید. ابتدا از او بپرسید که آیا می خواهد پوشکش را عوض کند اگر گفت نه، به این حرف او توجه کنید و سعی نکنید به زور این کار را انجام دهید. بلکه اجازه دهید مدت کوتاهی با همان پوشک بچرخد. ۵ دقیقه بعد دوباره از او سوال کنید و اگر نه گفت بازهم صبر کنید. معمولا بعد از سومین بار احساس ناراحتی کودک را وادار به بله گفتن می کند. اما همین احترامی که به نه گفتن او گذاشته اید باعث می شود از این به بعد کمتر نه بگوید.