یک فرد ۱۸ ساله به چه مهارت هایی نیاز دارد؟!
سن قانونی برای به رسمیت شناخته شدن بلوغ در کشور ما و بسیاری کشور های دیگر ۱۸ سال است. اما مشخص است که بلوغی که قانون مد نظر دارد با بلوغ فکری که یک فرد بالغ را از یک فرد نابالغ متمایز می کند متفاوت است. انتظاراتی که از یک فرد ۱۸ ساله می رود می تواند از فرهنگی به فرهنگ دیگر و حتی خانواده ای به خانواده دیگر کاملاً متفاوت باشد، اما برخی مهارت ها را می توان بایسته هایی در نظر گرفت که هر فرد ۱۸ ساله برای موفقیت در زندگی، باید تا این سن در وجود خود پرورش داده باشد. در نظر داشتن این موارد هم برای والدین و هم برای خود نوجوانان بسیار مفید واقع می شود. جولی لیتکات هیمز، رئیس سابق یکی از دانشکده های دانشگاه استنفورد و نویسنده، در پاسخ به اینکه یک فرد ۱۸ ساله به چه مهارت هایی نیاز دارد ۸ مورد را ذکر کرده است که در ادامه آنها را با هم مرور می کنیم؛ مواردی که خیلی از آنها در عین سادگی به راحتی مغفول واقع می شوند.
۱- هر فرد ۱۸ ساله ای باید بتواند با یک غریبه وارد مکالمه شود
اساتید و رئیس دانشگاه، مشاوران، صاحبخانه، کارکنان فروشگاه، مدیران منابع انسانی، همکاران، متصدیان بانک، کارکنان بخش بهداشت و درمان، راننده های اتوبوس، تعمیرکارهای خودرو، همه و همه از جمله کسانی هستند که یک فرد بالغ در زندگی واقعی با آنها مواجه خواهد شد. خیلی از ما به فرزندانمان یاد می دهیم با غریبه ها حرف نزنند، در حالی که باید به آنها مهارت مهم تری را بیاموزیم؛ مهارت تشخیص معدود غریبه های بد از اکثریت خوب یا حداقل بی آزاری که به تعامل با آنها نیاز خواهند داشت. عدم آموزش این مسئله باعث می شود نوجوانان بدون آنکه چگونگی مواجهه ی محترمانه با غریبه ها را یاد بگیرند به مرحله ی تازه ای از زندگی خود قدم بگذارند. از یاد نبریم که فرد بالغ در دنیای واقعی نیاز پیدا می کند از غریبه ها کمک و راهنمایی بگیرد.
۲- اطراف خود را بشناسد
محیط دانشگاه و شهر محل سکونت، کار یا تحصیل، از جمله مواردی هستند که ۱۸ ساله ها با آنها مواجه می شوند و باید بتوانند موقعیت مورد نظر خود را در آنها بیابند. بسیاری از والدین فرزندان خود را به هر جایی که لازم باشد می رسانند یا آنان را همه جا همراهی می کنند، حتی وقتی خودشان با اتوبوس، دوچرخه و یا حتی پیاده می توانند از پس این کار بر بیایند. به همین دلیل بسیاری از نوجوانان نمی دانند چگونه باید از محلی به محل دیگر بروند، از چه وسایل نقلیه ی عمومی استفاده کنند، کی و کجا از اتومبیل شخصی کمک بگیرند، و یا حتی چگونه بنزین بزنند. رساندن و برداشتن همیشگی فرزندان از نقاط مختلف همیشه به آنان کمک نمی کند.
۳- تکالیف و وظایف خود و سررسید های آنها را مدیریت کنند
بسیاری از والدین همه چیز را خودشان به فرزندانشان یادآوری می کنند؛ مثلاً اینکه چه کاری را چه موقع انجام دهند. حتی گاهی اوقات در انجام این وظایف به آنها کمک هم می کنند و گهگاه به جای آنها کاری را انجام می دهند. این می شود که نوجوانان یاد نمی گیرند چطور بدون یادآوری دیگران کارهایشان را اولویت بندی و حجم تکالیفشان را مدیریت کنند و یا کارهایشان را به موقع به انجام برسانند.
۴- از پس امور منزل بر بیاید
والدین این روزها در انجام کارهای منزل زیاد از فرزندان خانواده درخواست کمک نمی کنند، چرا که فکر می کنند کارهای مدرسه و فوق برنامه وقت زیادی برای کاری دیگر باقی نمی گذارد. به همین دلیل، بچه ها یاد نمی گیرند روی پای خود بایستند، نیازهایشان را برطرف کنند، به نیازهای دیگران احترام بگذارند، و یا سهم خود را به عنوان عضوی از جمع ادا کنند.
۵- از پس حل مشکلات بینافردی بر بیاید
بسیاری از والدین برای حل سؤ تفاهم ها و یا تسکین احساسات جریحه دار شده ی فرزندان خود پا به میان می گذارند. این می شود که نوجوانان یاد نمی گیرند بدون پادرمیانی بزرگترهای خود چگونه با تنش های بین فردی مواجه شوند و آنها را حل و فصل کنند. عدم توانایی در حل مشکلات بین فردی بعد ها در آمار بالای پدیده هایی مثل طلاق به وضوح خود را نشان می دهد.
۶- با بالا و پایین های زندگی کنار بیاید
کلاس های مختلف، فشار کاری، تکالیف دانشگاهی، رقابت های درسی، معلم ها، اساتید، و یا رؤسای بد قلق از جمله مواردی هستند که هر فرد بالغی باید بتواند با آنها کنار بیاید. بسیاری از والدین هر وقت مشکلی پیش می آید پادرمیانی می کنند، کارهای فرزندانشان را انجام می دهند، مهلت بیشتری برایشان می گیرند، و به جای آنان صحبت می کنند. به این ترتیب نوجوانان این حقیقت را یاد نمی گیرند که در مسیر زندگی واقعی، اوضاع همیشه بر وفق مرادشان پیش نمی رود. آنها یاد نمی گیرند که درصورت خوب پیش نرفتن اوضاع، چگونه باید خودشان را مدیریت کنند.
۷- درآمد داشته باشد و پول خود را مدیریت کند
اکثر نوجوانان کار نیمه وقتی انجام نمی دهند و هر زمان لازم باشد از والدینشان پول توجیبی دریافت می کنند. به همین دلیل مسئولیت پذیری لازم برای انجام وظایف محوله، پاسخگویی در برابر مقام بالاتری که لزوماً وابستگی عاطفی به آنها ندارد، و یا قدردانی به خاطر چیزهای مختلف و مدیریت کردن پول را یاد نمی گیرند.
۸- ریسک کند
مسیری که اکثر نوجوانان در زندگی خود طی می کنند به وسیله ی والدینشان طراحی و تمام موانع و نواقص آن برطرف شده است. به همین دلیل اکثر آنان این حقیقت را فرا نمی گیرند که موفقیت نتیجه ی تلاش، شکست و تلاش مجددی است که تنها با کنار آمدن با ناملایمات زندگی میسر می شود.